این خطبه فصلى از خطبه ایست که با این جمله آغاز میشود :
« ستایش مر خداى را که یأس بر رحمتش راه ندارد » در این خطبه یازده هشدار وجود دارد
1 . پس از ستایش خداوندى ، دنیا پشت گردانده
2 . و اعلام وداع مینماید
3 . آخرت روى آورده و اشراف آگاهانه دارد .
4 . هشیار باشید ، امروز تکاپو
5 . و فردا روز سبقت است
6 . سبقت بر بهشت
7 . و پایان [ عقب ماندگى ] دوزخ
8 . آیا بازگشت کننده اى از گناه خود پیش از فرا رسیدن مرگش نیست
9 . آیا نیست کسى که پیش از روز سخت و دردناکش براى خود کارى کند
هشیار باشید ، شما در این زندگانى ، روزگار آرزو میگذرانید که اجل را بدنبال دارد
11 . کسى که در روزگار آرزو و پیش از آنکه اجلش فرا رسد ، عمل نماید
12 . عمل براى او سودمند خواهد بود
13 . و مرگى که به سراغش آمده است ، ضررى براى او وارد نخواهد ساخت
14 . و آن کس که در روزگار آرزویش پیش از آنکه اجلش فرا رسد ، تقصیر نماید
15 . عملش خسارت بار
16 . و اجلش بضررش تمام خواهد گشت .
17 . هشیار باشید در هنگام خوشى و رغبت چنان عمل کنید
18 . که در موقع ترس و وحشت عمل مى کنید
هشیار باشید ، من ندیده ام مانند کسى را که جویاى بهشت باشد و بخوابد
20 . و گریزان از آتش باشد و در خواب فرو رود
21 . [ 148 ] هشیار باشید ، کسى را که حق سودش نبخشد ، باطل ضررش خواهد زد
22 . و کسى را که هدایت راستش نسازد
23 . گمراهى به هلاکتش خواهد کشید
24 . هشیار باشید ، شما به کوچ از این دنیا مأمورید
25 . و به اندوختن زاد و توشه [ براى این سفر بس طولانى ] راهنمائى شده اید .
26 . وحشتناکترین هراسى که درباره شما دارم ، دو چیز است
27 . پیروى از هوى
28 . و درازى آرزو
29 . در این دنیا از خود دنیا توشه اى بردارید که فردا بتوانید موجودیت خود را [ آنچنانکه شایسته است ] دارا بوده باشید
30 . سید شریف رضى اللّه عنه گفته است : « مى گویم : اگر در دنیا سخنى باشد که گردن هاى مردم را بگیرد و بسوى زهد و پارسائى در دنیا بکشاند ، و آنانرا به عمل آخرت وادار بسازد ، همین سخن است . این کلام براى قطع وابستگى به آرزوها و شعله ور ساختن شراره وعظ و بازداشتن [ از آلودگیها ] کافى است . و از شگفت انگیزترین جملات این سخن اینست که میگوید :
« هشیار باشید امروز زمان تکاپو است و فردا روز سبقت ، سبقت بر بهشت است و پایان [ عقب ماندگى ] دوزخ » در این جمله باضافه عظمت لفظ و عظمت ارزش معنى و تمثیل راستین و واقعیت تشبیه ، راز شگفت انگیز و معناى لطیف وجود دارد و آن رازیست که در جمله « السبقة الجنه و الغایة النار » نهفته است .
امام دو لفظ مختلف ( السبقة و النار ) آورده است ، زیرا مسابقه همواره درباره امرى نیکو و هدف مطلوب صورت میگیرد و این نیکوئى و مطلوبیت از صفات بهشت است . و این صفت در آتش نیست [ پناه میبرم بخدا از آتش ] پس جایز نبود که براى آتش مسابقه را بکار ببرد ، بلکه فرموده است : پایان کار [ تبهکاران ] آتش است ، زیرا ممکن است پایان یک مسیر خوشایند براى سیر کننده به سوى آن نباشد و ممکن است براى وى خوشایند باشد ، پس صحیح است که براى هر دو صورت با کلمه « غایت » تعبیر نماید . غایت در این مورد مانند منزلگه نهائى است . خداوند فرموده است : [ 149 ] « قُلْ تَمَتَّعُوا فَأِنَّ مَصیرَکُمْ اِلَىْ النَّارِ » بگو بهره مند شوید در این دنیا ، زیرا منزلگه نهائى شما آتش است ) و در این مورد صحیح نیست که گفته شود : نتیجه مسابقه شما آتش است در این نکته تأمل و دقت کن . زیرا باطنى شگفت انگیز و ژرفائى بس عمیق و لطیف دارد . همچنین است اکثر سخنان امیر المؤمنین ( ع ) و در بعضى از نسخه ها چنین آمده است : و در روایت دیگر « و السبقة الجنة » به ضم سین .
سبقه در لغت عرب نام آن چیزیست که برنده در مسابقه میپردازد : مال و دیگر موضوعات مفید و دو معنى بهمدیگر نزدیکند ، زیرا آن امتیاز که براى برنده نصیب مى شود ، پاداشى براى کار پسندیده است ، نه کار ناپسندیده . [ 151 ]