پژوهش

تحقیق و بررسی کلام مولا و ارتباط آن با قرآن

پژوهش

تحقیق و بررسی کلام مولا و ارتباط آن با قرآن

۰۹۹۸

آیا براى پیکار در راه از بین بردن باطل ، بدنبال معاویه خواهید افتاد ؟

 

او که ضد حق و برپادارنده باطل است ، چگونه میتوانید زیر پرچم وى از حق دفاع کنید و باطل را از بین ببرید ؟ آیا عمرو بن العاص خودفروش را میخواهید که با تمام آگاهى و عمد و اختیار خود را ابزار حق کشى معاویه نموده به هواى ریاست مصر هرگونه حقیقت و حق را زیر پا گذاشت ؟ چه کسى را میخواهید ؟ اصلا در این باره تا حال اندیشیده اید که چه میخواهید ؟ یقیناً نیندیشیده اید ، زیرا کسى که از روى تعقل و منطق بداند چه میخواهد ، بطور قطع او میداند که چه کسى را میخواهد . بخود بیایید و دقت کنید و ببینید که نادانى شما درباره اینکه چه کسى را میخواهید ، معلول آن است که نمیدانید چه میخواهید . ارزش و شخصیت پیشتازان را نه با اعضاى مادى او میتوان سنجید و نه با موقعیت بى محاسبه اى که در اجتماع بدست آورده است و نه با نژاد و ثروت و مقام و حیله بازیهاى وى براى لغزش از اصول و قوانین انسانیت . بلکه ارزش و شخصیت پیشتازان باید با هدف گیریها و کمیت و کیفیت تکاپو و تلاشى که در راه بدست آوردن آنها انجام میدهد ، تعیین و مشخص گردد .

 

با نظر به این قانون اساسى و پایدار درباره رهبرى من بیندیشید . من کیستم ؟ من على بن ابیطالبم . آیا شخصیت من تاکنون ابهامى داشته است که [ 208 ] شما را در اقدام هاى حیاتى سردرگم و کلافه نماید ؟ آیا من شما را با دستور به جنگ و پیکار ، روانه کوه و دشت و هامون و سنگلاخ ها و خارستانها مینمایم و خود در کاخهاى مجلل و باشکوه روى بستر پرنیان سر بر بالش پر قومى نهم آیا من شما را به میدان نبرد که نیزارى از شمشیرها و نیزه ها است میفرستم و سپس خود در باغهاى ارم و زیر سایه درختان با طراوت و لب چشمه سارها میآرامم و گوش به ترانه هاى بلبلان خوشخوان میدهم ؟ آیا وضع من در خوراک و لباس و مسکن و دیگر وسایل زندگى از شما بهتر است ؟ آیا کسى دیگر را سراغ دارید که بیش از من شیفته حق و حقیقت و تکاپوگرتر از من در رسانیدن جامعه به آرمانهاى « حیات معقول » بوده باشد ؟ آیا شما را روانه میدان کارزار که مرز زندگى و مرگست مینمایم و سپس خود در لذایذ زندگى غوطه ور میشوم ؟ برخیزید ، و جان خود را فریب ندهید .

 

19 . المغرور و اللَّه من غررتموه و من فازبکم فقد فاز و اللَّه بالسّهم الاخیب و من رمى بکم فقد رمى بافوق ناصل ( سوگند بخدا ، فریب تباه کننده خورد کسى که شما او را فریب دادید .

 

سوگند بخدا ، کسیکه شما را وسیله برد قرارداد [ بازنده ترین ] نومید کننده ترین سهم را برگزید )

شما که خود را فریب داده اید ، چه کسى میتواند از فریبکارى شما نجات پیدا کند ؟

 

مردم آن جامعه که بجاى عمل با سخن خود را بفریبد و بجاى منطق و تعقل با تخیل و آرزوهاى غیر قابل تحقق خود را گول بزند . زندگى امروزش را با وعده فردا آبیارى نماید ، همواره از هدفها دم بزند و بدنبال تحصیل وسیله نرود ، چنین مردمى که هرگز سخن راست بخویشتن نگفته و دائماً در حال فریفتن خویشتن است ، چگونه میتواند مورد اطمینان براى کس دیگر باشد و [ 209 ] دیگران چگونه میتوانند محاسبه زندگى خود را روى دعاوى و وعده ها و پیمانهاى او استوار بسازند ؟ شما که با دلى فارغ و با تکیه بر خیالات و آرزوهاى بى اساس و زودگذر نشسته و توقع دارید که یک زندگى با شرافت و عزت را در یک لیوان آب به گلوى شما بریزند ، و در تلاش براى بدست آوردن چنین زندگى گردى به دامانتان ننشیند ، کدامین رهبر دلسوز و تکاپوگر میتواند بر نیرو و کار شما تکیه کرده رهسپار میدان نبرد گردد ؟

 

22 . اصبحت و اللَّه لا اصدّق قولکم و لا اطمع فى نصرکم و لا اوعد العدوّ بکم ( سوگند بخدا ، اکنون دیگر نه گفتارتان را تصدیق میکنم و نه امیدى به یارى تان دارم و نه دشمن را بوسیله شما تهدید میکنم ) .

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد