درباره پدیده آرزو ، انسان شناسان و اخلاقیون مطالب قابل توجه فراوانى گفته اند . آنچه که به محتویات جملات امیر المؤمنین علیه السلام در این خطبه مربوط است . اینست که این زندگانى طبیعى که هر کسى چند روزى کم و بیش از آن برخوردار است ، مانند آن دریا است که امواجش آرزوها و امیدها و خواسته ها و اراده ها و اشتیاقها است و جاى تردید نیست که براى بوجود آمدن این امواج چه به نتیجه برسند و چه به نتیجه نرسند ، نیروها صرف مى شود و زندگى مستهلک میگردد و در هر حال پایان همه آنها مرگ است .
اگر این امیدها و آرزوها مفید بحال زندگى مادى و معنوى بوده باشند مقدمه اى براى عمل مثبت خواهند بود و اگر بى اساس و بیفایده بوده و معلول خیالات پا در هوا باشند ، هم نیروهاى مغزى و روانى مستهلک شده است و هم [ 164 ] دست آدمى خالى از عمل میباشد . پس در این زندگانى که عمده عامل محرک آن ، امیدها و آرزوها است ، خرد حکم میکند که آنها را با اعمال صالحه عینى تحقق ببخشد . در این هنگام اعمال مفید انجام داده و مرگى که به سراغش خواهد آمد ضررى به او نمیرساند . و بالعکس ، کسى که در روزگار امیدها و آرزوها کوتاهى کند ، و نتواند آنها را براساس خرد و وجدان تنظیم نموده و در عمل از آنها بهره بردارى نماید ، عملش خسارت بار و مرگش ضرربار خواهد بود .
19 . الا فاعملوا فى الرّغبة کما تعملون فى الرّهبة ( هشیار باشید ، در هنگام خوشى و رغبت چنان عمل کنید که در موقع ترس و وحشت عمل میکنید . )