(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: (در پى جنازهاى مىرفت و شنید که مردى مىخندد.) گویى مرگ بر غیر ما نوشته شده، و حق جز بر ما واجب گردید، و گویا این مردگان مسافرانى هستند که به زودى باز مىگردند، در حالى که بدنهایشان را به گورها مىسپاریم، و میراثشان را مىخوریم. گویا ما پس از مرگ آنان جاودانهایم آیا چنین است، که اندرز هر پند دهندهاى از زن و مرد را فراموش مىکنیم و خود را نشانه تیرهاى بلا و آفات قرار دادیم