ترجمه نامه 54 (نامه به طلحه و زبیر که ابو جعفر اسکافى آن را در کتاب مقامات در بخش فضائل امیر المؤمنین علیه السّلام آورد که در سال 36 هجرى نوشته و توسّط عمران بن حصین فرستاد).
پاسخ به ادّعاهاى سران جمل
پس از یاد خدا و درود شما مىدانید- گر چه پنهان مىدارید- که من براى حکومت در پى مردم نرفته، تا آنان به سوى من آمدند، و من قول بیعت نداده تا آن که آنان با من بیعت کردند، و شما دو نفر از کسانى بودید که مرا خواستند و بیعت کردند. همانا بیعت عموم مردم با من نه از روى ترس قدرتى مسلّط بود، و نه براى به دست آوردن متاع دنیا. اگر شما دو نفر از روى میل و انتخاب بیعت کردید تا دیر نشده (از راهى که در پیش گرفتهاید) باز گردید، و در پیشگاه خدا توبه کنید. و اگر در دل با اکراه بیعت کردید خود دانید، زیرا این شما بودید که مرا در حکومت بر خویش راه دادید، اطاعت از من را ظاهر، و نافرمانى را پنهان داشتید. به جانم سوگند شما از سایر مهاجران سزاوارتر به پنهان داشتن عقیده و پنهان کارى نیستید. اگر در آغاز بیعت کنار مىرفتید (و بیعت نمىکردید) آسانتر بود که بیعت کنید و سپس به بهانه سرباز زنید. شما پنداشتهاید که من کشنده عثمان مىباشم، بیایید تا مردم مدینه کسى بین من و شما داورى کنند، آنان که نه از من طرفدارى کرده و نه به یارى شما برخاسته، سپس هر کدام به اندازه جرمى که در آن حادثه داشته، مسؤولیّت آن را پذیرا باشد. اى دو پیر مرد، از آنچه در اندیشه دارید باز گردید، هم اکنون بزرگترین مسئله شما، عار است، پیش از آن که عار و آتش خشم پروردگار، دامنگیرتان گردد. با درود.