ترجمه نامه 65
(نامه دیگرى به معاویه پس از جنگ نهروان در سال 38 هجرى)
1 افشاى علل گمراهى معاویه
پس از یاد خدا و درود معاویه وقت آن رسیده است که از حقائق آشکار پند گیرى، تو با ادّعاهاى باطل همان راه پدرانت را مىپیمایى، خود را در دروغ و فریب افکندى، و خود را به آنچه برتر از شأن تو است نسبت مىدهى، و به چیزى دست دراز مىکنى که از تو باز داشتهاند، و به تو نخواهد رسید. این همه را براى فرار کردن از حق، و انکار آنچه را که از گوشت و خون تو لازمتر است، انجام مىدهى، حقایقى که گوش تو آنها را شنیده و از آنها آگاهى دارى، آیا پس از روشن شدن راه حق، جز گمراهى آشکار چیز دیگرى یافت خواهد شد و آیا پس از بیان حق، جز اشتباه کارى وجود خواهد داشت از شبهه و حق پوشى بپرهیز، فتنهها دیر زمانى است که پردههاى سیاه خود را گسترانده، و دیدههایى را کور کرده است.
2 پاسخ به ادّعاهاى دروغین معاویه
نامهاى از تو به دست من رسید که در سخن پردازى از هر جهت آراسته، امّا از صلح و دوستى نشانهاى نداشت، و آکنده از افسانههایى بود که هیچ نشانى از دانش و بردبارى در آن به چشم نمىخورد. در نوشتن این نامه کسى را مانى که پاى در گل فرو رفته، و در بیغولهها سرگردان است، مقامى را مىطلبى که از قدر و ارزش تو والاتر است، و هیچ عقابى را توان پرواز بر فراز آن نیست و چون ستاره دور دست «عیّوق» از تو دور است. پناه بر خدا که پس از من ولایت مسلمانان را بر عهده گیرى، و سود و زیان آن را بپذیرى، یا براى تو با یکى از مسلمانان پیمانى یا قراردادى را امضا کنم. از هم اکنون خود را دریاب، و چارهاى بیندیش، که اگر کوتاهى کنى، و براى در هم کوبیدنت بندگان خدا برخیزند، درهاى نجات بروى تو بسته خواهد شد، و آنچه را که امروز از تو مىپذیرند فردا نخواهند پذیرفت، با درود.